حرفای گنده تر از هیکل ش
*پسرم سر صبح دمار از روزگارم در میاره که بستنی می خوام.وقتی نهایتا به من غلبه کرد و بهش بستنی دادم حالا نمی خورد. میگم : بستنی تو بخور دیگه.میگه: الان بستنی بخورم، معدم م درد میاد. من: الان دقیقا کجات درد میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ *پسرکم صبح که از خواب پا شد چند جاشو پشه نیش زده بود و هی خودشو می خاروند.گفتم بیا برات پماد بزنم خارشش خوب بشه.میگه: نمی خواد ، من خوشمزه ام پشه هی منو می خورده. *داشتم برا آریانم سیب پوست می کردم.اول چهار قاچ کردم و تخم هاشو گرفتم.تا خواستم پوستشو بگیرم، گفت: نه نه پوست نکن، پوستش مفیده. *آریان خیلی از میوه ها رو مثله انجیر و انگور و گیلاس نمی خوره.یه شب بابایی هی بهش اصرار می کرد بیا میوه بخ...
نویسنده :
مامان آریان
1:46